به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بیست سال از انتشار آن کاریکاتور کذایی که علیه علامه مصباح یزدی در قید حیات بود، میگذرد. این بار و پس از ماهها از درگذشت علامه، شخصی به نامه «حسین قدیانی» که انگاره «انقلابی» بودن را بر پیشانی خود میچسباند طی یادداشتهای کذایی دهها فحش رکیک و لعن و نفرین نثار عالمی ربانی کرده است، نه آن مصباح ۶۰ ساله که ریز و درشت اصلاحات علیه او بودند، عالمی که در ۸۶ سالگی و در حالی که بسیاری از ابعاد عرفانی مکتوم شخصیت او بر ملا شده، ارتباطات خاص او با آقای بهجت روشن شده، فراتر از یک فیلسوف تراز اول و در مقام یک عارف واصل اخلاقی و عرفانی در بیان بزرگان مطرح شده است.
درپی این هتاکی اخیر که علیه علامه مصباح یزدی رخ داده است، فعالان سیاسی و دانشجویی نسبت به این اقدام و سکوت برخی نهادهای نظارت کننده و حتی حوزویان قم واکنش نشان دادند که در ادامه به آن اشاره میکنیم؛
علامه مصباح و نوری که خاموش نشدنی است
اکبر بهاری فعال سابق دانشجویی و دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز در صفحه اینستاگرامی خود نوشت:
«علامه برای نسل ما مطهری ندیده، معلم بزرگ و راه بلد مملو از خشیت و تواضع بود. آذرخشی دیگر در آسمان کربلا علامه در دوران فتنه ۸۸ مکتوبی مرقوم برای شناخت فتنه بود.
سال ۹۱که بهمراه دوستان شورای مرکزی #انجمن_مستقل به دیدارشان شرف یاب شدیم خاضعانه و بدور از تکلف همه را پذیرا شد و به استقامت در مسیر حق دعوت کرد.
هیچ گاه باورمان نمیشد کسی که عمرش و آبرویی ش همه خرج اسلام کرده است روزی در دوران حکومت اسلامی از سوی مذهبی نماها مورد جسارت واقع شود. هر چند خداوند تقدیر بر آن کرده که از دل کوه ناسزا های بعید، آبروی قریب به این مرد الهی دهد و دوباره عزتی بخشد و ما غافلان از این کان معاریف را تذکری مجدد دهد...» (جزئیات بیشتر)
پدرخواندههایی که از مصباح انقلاب کینه بدر و خیبر دارند
علیرضا تسلیمی فعال سابق دانشجویی و مسئول اسبق بسیج دانشجویی استان تهران در صفحه اینستاگرامی خود نوشت:
«علی گلابی از نوچه های مرحوم طیب بود و تو میدون تره بار کار می کرد... هیکل درشت و صدای زمختی هم داشت... هر بار جایی دعوا و شری به پا می شد یا میخواستن دعوا و شری به پا کنند، برای اینکه قائله رو بدون درگیری(بخونید بدون هزینه دادن)بخوابونن علی گلابی رو میفرستادن که با سر و صدا و داد و بی داد و اصطلاحا گرد و غبار کردن نُطُق خلق الله رو بِکِشه و اونا رو بترسونه و طرف مقابل ماستشو کیسه کنه و حساب کار دستش بیاد...
این روند بارها و بارها تکرار میشد و به یه رویه ثابت تبدیل شده بود و بین لات های طهرون به دو(ی) علی گلابی معروف بود که به ادبیات عامه هم منتقل شد....
حکایت حال و عربده کشی های یه جوونک هتاک و هرز قلم... حکایت همون "دوی علی گلابی" و قیل و قال کردن جهت انفعل بدنه حزب الله و بالابردن هزینه ایستادن در برابر زیاده خواهی آقایون پُشت پرده است!
دقیقا به همون اندازه هماهنگ و به همون اندازه برنامه ریزی شده منتهی با آب و رنگ ١۴٠٠ هجری شمسی!...» (جزئیات بیشتر)
مناسبات پدرسالاری
محمد نوروزی فعال سابق دانشجویی و دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران در صفحه اینستاگرامی خود نوشت:
«به راحتی و لذتِ فروبردن آبی خنک در گرماگرمِ تیر ماهِ تابستانِ تهران مرحوم علامه مصباح را هدف شدیدترین و البته شنیعترین توهینها میکنند.
چراییَش هم روشن است: میخواهند قبحِ توهینِ بیپرده به هر آنکسی که میخواهد خلافِ امواجِ این "مناسبات قدرتمحور و پدرسالارانه" پارو بزند، بریزد.
میخواهند هزینه "پایداری" در برابر انحصارطلبیهای قبیلهگرایانهی سردمداران جناح راست را بالا ببرند.
میخواهند خویش را حریف بلامنازع "لولوهای ساختگیِ رقابتهای انتخاباتی" نشان دهند.
میخواهند با بهرهگیری از "امپراتوریهای رسانهایِ نفتیِ"عریض و طویلی که در اختیارشان است، هر صدایی که جز از بلندگوهای "گماشتگان پدرخواندگان" بلند شده، به تاریخ ماضی بپیوندد...» (جزئیات بیشتر)
تحصن، عقدهگشایی و چند مساله دیگر!
عاطفه خادمی فعال حوزه زنان و دکتری سیاستگذاری فرهنگی در یادداشتی انتقادی نسبت به این هتاکی نوشت:
«تحصن در مسجد اعظم قم، با سخنرانی آیتالله جوادی آملی، آیتالله مشکینی و آیتالله میانجی. تعطیلی بازارهای مراکز چند استان. بیانیههای متعدد از بیوت علما و بزرگان حوزه و تشکلهای سیاسی و دینی انقلابی. تهدید رئیس دولت اصلاحات به استعفا و حمایت هاشمی رفسنجانی از تحصن. اینها گوشهای از اتفاقاتی بود که در ماجرای توهین یک کاریکاتوریست اصلاحطلب به یک عالم روشنگر دینی، حضرت آیتالله مصباح یزدی اتفاق افتاده بود...
...کسانی که برای مصادره و تحریف میراث ماندگار علامه مصباح یعنی «طرح ولایت» طمع کردند و از رهبری سیلی خوردند، آنهایی که حزبالله مستقل را به رسمیت نمیشناسند و حزباللهی را حزباللابی میخواهند، آنها که هر رسانه و فعال مجازی مستقلی را مانند تهسیگار زیر فشار چکمه و نعلین خود له کردند، کسانی که به جای خطبههای مصباح و رحیمپور و تریبون شعر اعتراضی میثم مطیعی، سعی کردند ذائقه حزبالله را به بیخاصیتی بکشانند و لشکر رباتیک و سایبری گوش به فرمان فلان «استاد» راهاندازی کنند، خوب به شرایط نگاه کنند و بدانند هر چه تا کنون موفق شدهاند، از این پس هم توفیق خواهند داشت. خوب رصد کنند و رشد و توسعه تصاعدی طرح ولایت پس از مانعتراشیهای متعدد را ببینند، بیتوجهی حزبالله به سازوکارهای انتخاباتیشان را نگاه کنند و طلیعه دولتی که بدون زورچپانی و از متن حزبالله و خواست عمومی مردم برآمده را نظاره کنند...» (جزئیات بیشتر)
کینهای بیشتر از دوم خردادیها!
محمدرضا شهبازی مجری تلویزیون و طنزپرداز حوزه رسانه نسبت به این هتاکی علیه علامه مصباح یزدی نوشت:
قدیانی هنوز دارد توهین میکند. بیشرمانهتر و وقیحانهتر. بزرگترهایش نه موضع میگیرند و نه افسارش را میکشند. نمیتوانند؟ نمیخواهند! تازه اگر خودشان آمر نباشند! فکر میکنید همه چیز به دیوانگی و رددادگی قدیانی مربوط است؟
کسی که قبلا و علنا آیت الله مصباح را لعن کرده بود رفت و سردببر خط حزب الله شد! این جریان کینهشان از آیت الله مصباح اگر بیشتر از دوم خردادیهای زخم خورده از بصیرت و شجاعت او نباشد، کمتر نیست. چنان با رویای حاکمیت یکدست بدمستی میکنند که نه تنها از گفتن این عبارت و نگاه ابایی ندارند، که دیگر موی دماغ شدن چهار نفر جوان پابرهنه که غلام حلقه به گوش اصولگراها و پدرخواندهها نیستند را هم نمیتوانند تحمل کنند و الان را بهترین زمان برای حذف همیشگی اینها میدانند. پردهدری و وقاحت نسبت به آیت الله مصباح از سوی دیوانه نامتعادلی مثل قدیانی در همین راستاست. اما خواهید دید که خدا چطور در دفاع از عالم مخلصش غیرت به خرج میدهد و مکر شما تمامیتخواهان پلشت را به خودتان برمیگرداند.»
هم برای او هورا کشیدند، هم برای فحاشیهای روضهخوانها
میثم رمضانعلی فعال حوزه شبکه های اجتماعی و مدیر واحد توسعه ارتباطات اجتماعی؛ سازمان تبلیغات اسلامی در انتقاد به این هتک حرمت نوشت:
«داستان قدیانی، داستان دیروز و امروز نیست. بیش از ده سال است باد شده است. از همان ده یازده سال پیش، برجستههای کوتهاندیشِ حاکمیت، به خاطر هیجان چهار تا لیچار بار کردنش به اصلاحطلبان، چشم روی فحاشیهایش بستند و هر نقدی را حسودی خواندند. کرور کرور پول بیتالمال خرجش شد تا همینجا. فکر میکنید قدیانی یک استثناست؟ نه! همالان هم بابت هر چه لاتتر بودن و فحاشبودن و تندخوتر بودن هزینه میشود و اسم بیادبی و توهین و دریدگیهای باقی را، غیرت انقلابی میگذارند و خرجشان میکنند. بنیان، غلط است. دیروز و امروز و قدیانی و دیگران ندارد. همانوقت، خصوصی و با واسطه تذکر دادیم. گفتند باید بگذریم که زمانه جنگیم و به او نیاز داریم. مثل منافقین بودند: هدف وسیله را توجیه میکند. در وبلاگ نوشتم و نوشتیم. کمپین اخلاق رسانه راه افتاد و کلی نوشتند. گوشی بدهکار نبود. هم برای او هورا کشیدند، هم برای فحاشیهای روضهخوانها»
گزارش از محمد رمضانی